هوش مصنوعی به عنوان یک علم چندرشتهای، همواره به دنبال توسعه روشها و الگوریتمهایی بوده که به کامپیوترها امکان پردازش و فهم زبان انسان (Natural Language) را میدهند. یکی از پیشرفتهای مهم در این زمینه، ظهور مدلهای زبانی بزرگ است که توانایی تجزیه و تحلیل متون را ارتقا دادهاند.
مدلهای زبانی بزرگ نوعی مدل ماشینی پیشرفته در زمینه پردازش زبان طبیعی هستند که با استفاده از شبکههای عصبی پیچیده، توانایی درک و تولید متون به زبان انسانی را دارند. این مدل با تعداد زیادی پارامتر و دادههای عظیم آموزش میبیند و در مواجهه با متون جدید، قادر به تولید محتوا و پاسخدهی هوشمندانه است.
همراه با GPU، CPU شما یکی از داغترین اجزای کامپیوتر شما است و دمای آن تاثیر مستقیمی بر عملکرد دارد. اگر میخواهید خنککننده GPU خود را تغییر دهید، یا نمیدانید نوع خنککننده GPU با کارت بعدی خود چه نوع خنککنندهای داشته باشید، این مطلب آموزشی به درد شما میخورد.
کولرهای محوری - بهترین برای اکثر مردم
خنک کنندههای محوری یا "هوای باز" از یک یا چند فن تشکیل شدهاند که هوا را مستقیماً روی هیت سینک نصب شده بر روی GPU و تمام اجزای اطراف آن میدمند. کولرهای محوری هوا را در داخل کیس به گردش در میآورند، بنابراین برای اینکه این نوع کولر به درستی کار کند، کیس شما باید جریان هوای کافی داشته باشد و طوری تنظیم شود که هوای گرم را به طور موثر از سیستم خارج کند.
اگر جریان هوای خوبی ندارید، تمام کاری که کولرهای محوری انجام میدهند این است که همان هوای گرم و راکد را به گردش درآورند، تا زمانی که ظرفیت خنک کنندگی کافی باقی نماند و کارت شما بیش از حد گرم شود یا دریچه گاز بچرخد. این ممکن است مشکل بزرگی به نظر برسد، اما اکثر کیسهای PC استاندارد با پیکربندی فن توصیه شده به اندازه کافی خوب هستند. طراحیهای کولر محوری در مقایسه با سایر سبکهای کولر در بسیاری از موارد کمصداتر، سرویس دهی آسانتر و ارزانتر هستند. این احتمالاً رایجترین طرح خنککنندهای است که با آن مواجه خواهید شد.
اگر از یک حالت کوچک مانند Mini-ITX استفاده میکنید، یا اگر بسیاری از قطعات داغ را در داخل سیستم خود اجرا میکنید و میخواهید اجزای داغ را از مشارکت در موارد بالاتر جدا کنید، باید از استفاده از خنککننده محوری اجتناب کنید.
کولرهای دمنده - عالی برای موارد فشرده
خنککنندههای GPU به سبک بلوئر از پوششی استفاده میکنند که کل کارت و تمام اجزای آن را میپوشاند. یک فن تنها هوا را از داخل کیس میمکد و سپس آن را از دریچههای پشت کارت خارج میکند. به عبارت دیگر، هوای گرم شده توسط GPU هرگز وارد کیس نمیشود. بسیاری از کیسهای کوچک که تنها یک واحد پردازش گرافیکی را در خود جای میدهند، دریچههای کیس درست در کنار اسلات GPU دارند. این به کارتهای دمنده اجازه میدهد تا هوای سرد را از خارج از کامپیوتر مستقیماً به داخل محفظه مکش کرده و سپس آن را از پشت خارج کنند. ایجاد یک حلقه خنک کننده هوای ایزوله.
در حالی که کولرهای دمنده عملکرد خنک کننده عالی و ثابتی را ارائه میدهند و جریان هوای کیس را به عنوان یک عامل اصلی حذف میکنند، آنها نسبت به خنک کنندههای محوری نویزتر هستند. روکشها همچنین میتوانند سرویس کارت یا کولر را مشکلتر کنند، اما ظاهر بسیار خوبی نیز دارند، که ممکن است برای برخی از خریداران مهم باشد.
خنک کننده بلوک آبی - انتخاب نخبگان
بلوک آب GPU یک بلوک فلزی با ماشینکاری دقیق با کانالهای آب است که روی اجزای داغ کارت شما قرار میگیرد و از مایعی که از طریق بلوک پمپ میشود برای خنک کردن آن استفاده میکند. بلوک بخشی از سیستم خنک کننده مایع حلقه باز رایانه شما است و مایع داغ از طریق رادیاتور منتقل میشود که در نهایت گرما به هوای اتاق منتقل میشود.
خنککننده بلوک آب تا حد زیادی گرانترین و پیچیدهترین راهحل خنککننده است، و تقریباً هرگز کارتی را پیدا نمیکنید که بلوکهای آبی از قبل نصب شده باشد، بنابراین باید خودتان این کار را انجام دهید یا یک سازنده رایانه شخصی سفارشی برای انجام آن بخرید. با این حال، نتایج نهایی اغلب تماشایی است. بلوکهای آب به GPUها اجازه میدهند در بهترین حالت خود کار کنند، فقط به اندازه سیستم پمپ و رادیاتور شما پر سر و صدا هستند و دمای بسیار ثابتی را تحت بار ارائه میدهند.
برای قرار دادن سیستم خنک کننده به یک کیس کاملاً بزرگ نیاز دارید، به خصوص اگر CPU شما نیز بخشی از همان حلقه خنک کننده باشد، یا اگر دو حلقه اختصاصی برای هر جزء دارید. نگهداری از خنک کننده حلقه باز در رایانه نیز تا حدودی دردناک است و به دلیل خطر نشت یا ریزش کمی خطرناک است. اگر شما یک علاقهمند به عملکرد یا یک کاربر حرفهای هستید که بدون توجه به هزینه، به بهترین عملکرد نیاز دارید، این بهترین گزینه است که باید در نظر بگیرید.
کولرهای هیبریدی - بهترین هوا و آب؟
خنک کنندههای GPU هیبریدی یک حلقه بسته، خنک کننده آبی از پیش پر شده و خنک کننده هوای سنتی را ترکیب میکنند تا ترکیبی از مزایای هر دو را به شما ارائه دهند. شما این کولرها را به صورت از پیش نصب شده روی کارت یا به عنوان ارتقاء بازار خریداری میکنید. یک رادیاتور کوچک از قبل وصل شده است که آن را به دریچه فن نصب خواهید کرد. حلقه آب خود GPU را خنک میکند، در حالی که سایر اجزای کارت با خنک کننده هوای سنتی خنک میشوند.
در حالی که کولرهای هیبریدی گرانتر از خنک کنندههای هوای استاندارد هستند، در مقایسه با بلوکهای آبی برای خنک کننده حلقه باز، بسیار ارزانتر، نصب آسانتر هستند و مزیت اصلی خنک کننده مایع را برای خود GPU به شما ارائه میدهند. اکنون، عملکرد خنککننده به خوبی نخواهد بود، اما برای اکثر افرادی که میخواهند پردازندههای گرافیکی خود را تقویت کنند، به اندازه کافی خوب است.
کولرهای غیرفعال - داغ اما بیصدا
خنک کنندههای غیرفعال فقط هیت سینکهایی هستند که هیچ خنک کننده فعال فن ندارند. خنککنندههای غیرفعال که برای کارتهای سطح بالاتر طراحی شدهاند، میتوانند بلوکهای کاملاً عظیمی از مس یا آلومینیوم به کارت متصل شوند، زیرا طراحان بر کمبود خنککننده هوای فعال با جرم مواد خالص غلبه میکنند. مزیت آشکار کولر غیرفعال این است که کاملاً بیصدا است و بسته به بقیه تنظیمات خنک کننده رایانه شما، این میتواند مشکل بزرگی باشد. خنک کننده غیرفعال برای پردازندههای گرافیکی به طور سنتی برای رایانههای شخصی سرگرمی خانگی (که خود دیگر محبوب نیستند) یا برای رایانههای ضبط استودیویی یا مکانهای دیگری که سکوت در آنها اولویت دارد، محبوب بوده است.
یک راهحل کلی بهتر این است که یک کارت گرافیک با ویژگی "استاپ فن" خریداری کنید که در آن فنها هنگامی که بار یا دمای کارت کمتر از آستانه ایمن است روشن نمیشوند. از طرف دیگر، میتوانید یک منحنی فن سفارشی را در جایی تنظیم کنید که فنهای شما خاموش باشند یا در دورهای بسیار پایین در حالت بیکار یا تحت فشار کم قرار بگیرند. اگر برای یک کارت با کارایی بالا تحت بار سنگین به خنک کننده غیرفعال نیاز دارید، خوب، احتمالاً به چیزی مانند The Beast نیاز خواهید داشت که در اصل یک هیت سینک با اندازه کیس است.
احتمالاً گزینههای خنککننده بیشتری برای پردازندههای گرافیکی نسبت به آنچه که فکر میکردید وجود دارد، اما اکنون میدانید که گزینههای اصلی کدامند و بهترین گزینهها برای نیازهای شما هستند. تنها چیزی که در اینجا فضایی برای پوشش دادن نداشتم سیستمهای خنک کننده اتاق بخار است، اما این به این دلیل است که موضوع شایسته مقاله خاص خود است.
نظریه اینترنت مرده، زندگی خود را به عنوان یک تئوری توطئه آنلاین آغاز کرد که هر از چندگاهی مورد توجه قرار می گیرد. این نشان میدهد که بیشتر چیزهایی که در اینترنت وجود دارد توسط انسان ساخته نشدهاند، اما آیا این امکان وجود دارد و آیا اصلاً اهمیتی دارد؟
تئوری اینترنت مرده به طور خلاصه
اینترنت مکانی شلوغ است، با میلیاردها تعامل، میلیون ها قطعه محتوا، و تعداد خیره کننده حساب های رسانه های اجتماعی و داده های مربوط به افراد.
محتوا و تعاملاتی که در اینترنت می بینید، انسانی نیستند. همه آنها توسط الگوریتمها و نرمافزارهای هوش مصنوعی تولید میشوند، آنقدر که اینترنت واقعاً جای انسان نیست. در عوض، انسان ها در شبکه یک اقلیت هستند، بدون اینکه حتی متوجه شوند.
چرا این موضوع اینقدر مهم است؟ خوب، تأثیر اینترنت بر جامعه مدرن را در نظر بگیرید. این راه اصلی است که مردم اطلاعات را دریافت می کنند. این است که چگونه اطلاعات گمراه کننده در مورد مسائل پزشکی یا سیاسی با نظارت کم یا بدون نظارت منتشر می شود. با توجه به اینکه اینترنت یک فناوری تأثیرگذار و مرکزی برای جامعه بشری مدرن است، منطقی است که جعلی بودن بیشتر آن یک نقطه نگرانی بزرگ است!
آیا این تئوری ممکن است؟
صرف نظر از اینکه به نظر شما این نظریه دارای حقیقتی است یا خیر، آیا این امکان وجود دارد؟ اگر فقط چند سال به عقب برمی گشتیم، پاسخ مطمئناً «نه» بود، اما در این روزگار، کاملاً قابل قبول به نظر می رسد. به همین دلیل است که شما باید نسبت به هر چیزی که در اینترنت می بینید شک داشته باشید.
فناوریهای هوش مصنوعی میتوانند هر تصویری را تداعی کنند، چهرههای انسانی که وجود ندارند، بیاهمیت هستند، و سیستمهای هوش مصنوعی میتوانند بهطور طبیعی با انسانها به گونهای صحبت کنند که میتواند بسیاری از مردم را فریب دهد. بنابراین، حتی اگر این درست نباشد که بیشتر اینترنت توسط موجودات غیرزنده اداره و ایجاد شده است، مطمئناً برخی از بخشهای آن چنین است، و با پیشرفت این فناوریها امکان پذیر است که درصد محتوای ماشینی موجود در شبکه رشد پیدا کند.
اگر این تئوری درست باشد،چه اتفاقی میفتد؟
اگر برای استدلال، معلوم شود که این نظریه واقعاً درست است، این به معنای عملی چیست؟ قبلاً دیدهایم که چگونه «رباتها» در پلتفرمهایی مانند X (توئیتر سابق) و فیسبوک میتوانند هر کاری از دستکاری افکار عمومی گرفته تا تداوم کلاهبرداری و اطلاعات نادرست انجام دهند. یک مطالعه توسط شرکت امنیت سایبری Cheq تخمین میزند که 12 درصد از کاربران X ممکن است ربات باشند. در سال 2019، فیس بوک 3 میلیارد حساب جعلی را حذف کرد که بدون شک تعداد قابل توجهی از ربات ها را شامل می شد.
شکی نیست که الگوریتمها، هوش مصنوعی و انواع متعدد دیگر نرمافزارهای مستقل میتوانند عواقب واقعی و جدی برای زندگی انسانها در این سیاره داشته باشند. چه افرادی که در رسانههای اجتماعی رادیکال میشوند، الگوریتمهایی که اتاقهای پژواک ایجاد میکنند، یا افرادی که وجود ندارند و تأثیری بر افراد واقعی ندارند، یک تسخیر کامل میتواند جامعه بشری را به مسیر متفاوتی از تاریخ سوق دهد.
ربات ها بخشی از آینده وب هستند
تئوری اینترنت مرده یکی از آن تئوریهای توطئه است که به دلیل ترس یا نگرانی بسیار خاص صحبت میکند. مسئله این است که وقتی صحبت از نویسندگی انسان می شود، کاملاً منطقی است که مراقب هر چیزی که در وب می بینید و می شنوید باشید. شما هیچ راهی ندارید که واقعاً بدانید که یک انسان یا ربات آن را نوشته است.
واقعیت این است که در اینترنت جهانی، عوامل مصنوعی بسیار هوشمند و مستقل خانهای خواهند داشت. خواه این یک هوش مصنوعی بدون قید و بند باشد که روی سرورهای وسط آبهای بینالمللی توسط علاقهمندان به دریاگردی اجرا میشود، یا یک هوش مصنوعی بازاریابی که توسط شرکت فستفود مورد علاقهتان اداره میشود. تئوری اینترنت مرده در شکل اصلی خود ممکن است نابسامان باشد یا نباشد. هیچ مدرک قانع کننده ای وجود ندارد. با این حال، ممکن است شاهد تولد نسخه ای از آن باشیم که همه باید با آن زندگی کنند.
Vim نوعی ویرایشگر متن همهکاره و قدرتمند است که عمدتاً در سیستمهای مبتنی بر یونیکس مانند لینوکس، BSD و macOS استفاده میشود. این ویرایشگر به سرعت و کارایی شهرت دارد و تا حدی به دلیل ماهیت سبک وزن آن است که آن را قادر میسازد در محیط ترمینال بهراحتی کار کند.
مجموعهای از استانداردهای ارتباطی که SMS و MMS و تماس را بهصورت یکپارچه پوشش میدهد. چنین سبکی از پیامرسانی، ارسال و دریافت پیام در گوشیهای هوشمند را بیشازپیش به اپلیکیشنهای پیامرسان شبیه میکند. درواقع، RCS تلاش میکند پیامرسانی سنتی پیامکی را به استانداردهای مدرن نزدیک کند؛ استانداردهایی که شامل قابلیتهای مرسوم در اپلیکیشنهای پیام رسان میشود.
فایل CAB یک فرمت فایل آرشیو رایج است که توسط مایکروسافت استفاده می شود. این شامل نسخه فشرده فایلها، پوشهها و حتی سایر فایلهای CAB است. مایکروسافت از این فایلها برای توزیع ویندوز، درایورها و بهروزرسانیهای برنامه UWP استفاده میکند. با این حال، می توانید از آن برای ذخیره اشکال دیگر داده ها مانند تصاویر، فیلم ها و اسناد نیز استفاده کنید.
یک فایل CAB با استفاده از فرمت فشرده سازی مایکروسافت فشرده می شود، که تضمین می کند که می توانید به راحتی آن را بدون از دست دادن داده های ذخیره شده در آن از حالت فشرده خارج کنید. همچنین میتوان آن را با گواهیهای دیجیتال امضا کرد که به شما امکان میدهد اصالت و یکپارچگی فایل را حفظ کنید.
در حالی که Alpine Linux در برابر آسیبپذیری لینوکس مصون است، از مدیران سیستم خواسته میشود که سایر سیستمهای لینوکس را اصلاح کنند.
واحد تحقیقات Qualys Threat (TRU) آسیبپذیری را آشکار کرده است که میتواند طیف گستردهای از توزیعهای لینوکس را تحت تأثیر قرار دهد. دوبله Looney Tunables توسط محققان; آسیبپذیری لینوکس در لودر پویا کتابخانه گنو سی قرار دارد و با پردازش متغیر محیطی GLIBC_TUNABLES مرتبط است.
اگرچه این ممکن است بسیار فنی به نظر برسد، اما پیامدهای آن قابل توجه است، زیرا می تواند به عوامل مخرب کنترل کامل بر سیستم های آسیب دیده را بدهد.
آسیب پذیری رونمایی شد
این آسیبپذیری که بهعنوان سرریز بافر طبقهبندی میشود، به دلیل پتانسیل آن برای فعال کردن افزایش امتیاز محلی، نگرانیهایی را ایجاد میکند که به طور موثر به مهاجم دسترسی سطح ریشه میدهد. Qualys TRU بهره برداری موفقیت آمیز از این آسیب پذیری را در نصب های پیش فرض چندین توزیع لینوکس، از جمله فدورا 37 و 38، اوبونتو 22.04 و 23.04 و دبیان 12 و 13 نشان داده است. این آسیب پذیری از زمان معرفی آن در آوریل 2021 وجود داشته است و تعداد قابل توجهی از توزیع ها را به خود اختصاص داده است. سیستم های در معرض خطر.
دامنه آسیب پذیری
شایان ذکر است که در حالی که تیم Qualys آسیبپذیریهایی را در توزیعهای لینوکس خاص شناسایی کرده است، این احتمال وجود دارد که سایرین نیز به همان اندازه آسیب پذیر باشند. با این حال، آلپاین لینوکس به دلیل استفاده از musl libc به جای glibc به عنوان یک استثنا میباشد.
آشنایی با بارگذار دینامیک کتابخانه گنو سی
کتابخانه گنو سی که اغلب به آن glibc می گویند، جزء اساسی سیستم های لینوکس است. این توابع ضروری و فراخوانی های سیستم مورد نیاز برای عملکرد صحیح برنامه ها را فراهم می کند. در glibc، لودر پویا نقش مهمی در تهیه و اجرای برنامه ها ایفا می کند.
هنگامی که یک برنامه شروع می شود، لودر پویا کتابخانه های مشترک مورد نیاز خود را شناسایی می کند، آنها را در حافظه بارگذاری می کند و آنها را با فایل اجرایی پیوند می دهد. این فرآیند برای اجرای برنامه حیاتی است و هنگامی که یک کاربر محلی برنامه های set-user-ID یا set-group-ID را راه اندازی می کند، به امتیازات بالاتری نیاز دارد.
GLIBC_TUNABLES متغیر محیطی
سعید عباسی، مدیر تحقیقات آسیبپذیری و تهدید در Qualys، در یک پست وبلاگی نوشت که این آسیبپذیری حول متغیر محیطی GLIBC_TUNABLES متمرکز شده است تا به کاربران اجازه دهد تا رفتار کتابخانه را در زمان اجرا بدون نیاز به کامپایل مجدد تغییر دهند. با پیکربندی GLIBC_TUNABLES، کاربران میتوانند پارامترهای عملکرد و رفتار مختلف را تنظیم دقیق کنند و بر رفتار برنامههای مرتبط با glibc تأثیر بگذارند.
پیامدهای بالقوه
یک آسیبپذیری سرریز بافر در مدیریت GLIBC_TUNABLES توسط لودر پویا یک نگرانی مهم برای توزیعهای لینوکس است. سوء استفاده یا بهره برداری از این متغیر محیطی می تواند به شدت بر عملکرد، قابلیت اطمینان و امنیت سیستم تأثیر بگذارد. بهره برداری موفقیت آمیز که توسط Qualys TRU در توزیع های اصلی نشان داده شد، بر اهمیت موضوع تأکید می کند.
برای جزئیات فنی بیشتر در مورد این آسیب پذیری ها، می توانید به گزارش Qualys TRU در اینجا مراجعه کنید.
افشا و پاسخ
Qualys TRU مسئولانه آسیبپذیری را فاش کرد و به یک برنامه زمانبندی انتشار هماهنگ پایبند بود تا به طرفهای آسیبدیده اجازه دهد تا سیستمهای خود را اصلاح کنند. جدول زمانی رویدادها شامل ارسال های مشاوره ای و انتشار پچ به سازمان های مربوطه است.
بردن
پتانسیل دسترسی کامل ریشه در پلتفرم هایی مانند فدورا، اوبونتو و دبیان نیاز به اقدام فوری مدیران سیستم دارد. در حالی که برخی از توزیع ها تحت تأثیر قرار نمی گیرند، اولویت بندی وصله برای اطمینان از یکپارچگی و امنیت سیستم های لینوکس بسیار مهم است.
ابزار Project Stardust هوش مصنوعی جدید ادوبی است که میتواند به طور خودکار اشیاء موجود در تصاویر را شناسایی کند و به کاربران اجازه میدهد تا به سادگی آنها را تغییر بدهند یا حذف کنند.
Project Stardust شبیه ویژگی Contextual Task Bar است که اوایل ماه جاری برای فتوشاپ معرفی شد و میتواند بهطور خودکار مراحل بعدی فرآیند طراحی شما را شناسایی کند و امکان ویرایش سریع را نیز در دسترس قرار دهد. همچنین این ابزار دارای قابلیتهای هوش مصنوعی دیگری نیز است. از دیگر کاربردهای آن میتوان به پر کردن فضایی از تصویر با گلهای تولیدشده توسط هوش مصنوعی و استفاده از توصیفات متنی برای تولید یک شیء جدید اشاره کرد.
پردازش محرمانه یا Confidential Computing مفهومی است که در آن، داده رمزگذاری شده میتوان درون حافظه پردازش شود تا با محدود کردن دسترسی، از امنیت داده اطمینان حاصل شود. این مفهوم توسط کنسرسیوم پردازش محرمانه ابداع و پرومد شده که گروهی شامل سازمانهایی است که میخواهند ابزارهایی برای پشتیبانی از محافظت داده بسازند. این مفهوم به صورت خاص برای فضاهای ابری عمومی مناسب تلقی میشوند.
پردازش محرمانه ضمنا روی امنیت مبتنی بر نرمافزار و سختافزار متمرکز است. به این ترتیب، از امنیت و رمزنگاری داده در برابر تهدیداتی مانند اینسایدرهای بدخواه، آسیبپذیریهای شبکه یا هر تهدید دیگری برای سختافزار یا تکنولوژیهای نرمافزاری که میتواند به سوء استفاده از آنها منجر شود اطمینان حاصل میگردد.
در تکنولوژیAHD تصاویر ضبط شده توسط دوربینها، همچنان به صورت آنالوگ منتقل میشوند. اما آنچه که باعث میشود تصاویر بتوانند با حجم بیشتری منتقل شوند، نوع کدگذاری آنها است. طبیعتا وقتی که یک تصویر بتواند با حجم بیشتری منتقل بشود، کیفیت بهتری نیز خواهد داشت و این همان چیزی است که AHD را محبوب میکند.
در فناوری AHD کدگذاری تصاویر توسط تراشه AHD TX صورت میگیرد. نحوه این تراشه به این صورت است: تصاویر در مبدا به صورت دیجیتال دریافت شده و به صورت AHD کد گذاری میشوند. در مقصد نیز تراشه AHD TX تصویر کدگذاری شده را دریافت کرده و بعد از انجام تبدیلهای لازم، آن را به صورت دیجیتال برای ضبط آماده میکند.
در دوربین مدار بسته AHD تصاویر توسط یک کابل کواکسیال و تا 500 متر میتوانند ارسال شوند. یکی از مزیتهای اصلی این دوربینها نیز همین افزایش متراژ ارسال تصاویر HD میباشد. ارسال فیلمهای ضبط شده HD در دوربینهای AHD نسبت به تکنولوژی دیگر یعنی HD-SDI هزینه بسیار کمتری دارد و یکی دیگر از دلایل محبوبیت این تکنولوژی همین موضوع میباشد.